online tutorial

ساخت وبلاگ

 

در هنر اگر قرار باشد سازی را معرفی کنیم که آموختن آن سخت باشید ابتدا باید ویالون و بعدش پیانو را معرفی کرد.با در نظر گرفتن این مسئله که اصولا، هنر یک امر موضوعی و انتزاعی است؛ درمیابیم که با فرایندی سخت و پیچیده رو به رو هستیم و تمایز دادن هنرمندان از یکدیگر کاری است حقیقتا دشوار. انتخاب تنها نه نوازنده‌ی حرفه‌ای در تمام طول تاریخ موسیقی هم، از این امر مستثنا نیست

در همین زمینه باید گفت که آن چه هنرمندان را از سایر همکاران‌شان جدا می‌نماید؛ صرفا تسلط بر اصول و تکنیک‌های هنری؛ و در موضوع مورد بحث ما، نواختن ویولون نیست؛ بلکه عاملی که شخصی را تبدیل به یک ویولونیست برجسته و ماندگار می‌کند؛ جوششی ذاتی و استعدادی درونی است. شاید همان چیزی که با گذشت زمان، از آن به عنوان امضای هنرمند یاد می‌کنیم و می‌توانیم به این وسیله، یک اثر هنری را از دیگری تشخیص دهیم.

با نگاهی بر هر آن چه پیش از این ذکر شد؛ به معرفی نه تن از بهترین نوازندگان ویولون می‌پردازیم؛ که پس از گذشت سال‌های متمادی، هم‌چنان در سرزمین‌های آواهای جادویی و اسرارآمیز خود، فرمانروایی می‌کنند.

          یاشا هایفِز(1901-1974)

 

او که استادی است بلامنازع و تمام و کمال؛ از محبوب‌ترین و برترین نوازنده‌های ویولون تاریخ موسیقی به شمار می‌آید. هایفز از پنج سالگی حرفه‌‌ی خود را شروع کرد و شصت و پنج سال دیگر هم به آن وفادار ماند.جرج برنارد شاو در نامه‌ی مشهور خود به هایفز می‌نویسد: "اگر همینطور بی‌‌عیب و نقص و با یک توانایی فوق بشری به نوازندگی ادامه دهی؛ حتی خداوند هم به تو حسادت خواهد کرد و اینگونه جوان خواهی مرد! به نظرم شب‌ها قبل از خواب، به جای دعا و مناجات، کمی ویولون بزن؛ اما به زشتیِ هر چه تمام‌تر؛ شاید بخشیده شوی!"

 

          نیکولو پاگانینی(1782-1840)

 

نام این نوازنده و آهنگساز مطرح ایتالیایی، در میان بهترین‌های این عرصه به چشم می‌خورد. اگر چه او در زندگی شخصی خود با مشکلاتی مثل قمار و اعتیاد به الکل رو به رو بود؛ اما هرگز اجازه نداد که این مسائل بر کارش تاثیرگذار باشد. او در دنیایی که خالی از هرگونه فناوری برای ارتباطات بود هم توانست راه خود را در سرتاسر جهان باز کند. تکنیک‌های ابداعیِ او هم‌چنان از محبوبیت بالایی برخوردار و مورد تایید و تحسین هنرمندان است.

          دیوید اوستراخ(1908-1974):

 

این دانش‌آموخته‌ی کنسرواتوار چایکوفسکی مسکو که اصالتاً اوکراینی است؛ با آهنگسازان و ارکسترهای بزرگی در سرتاسر دنیا همکاری داشت و اجراهای برجسته‌ای از آثار ویولونی دمیتری شوستاکوویچ و آرام خاچاتوریان ارائه کرد دنیا موسیقی او را یکی از برجسته‌ترین نوازندگان ویولون در قرن بیستم می‌دانند؛ که در طول شصت سال دوران فعالیت هنری‌اش، جوایز و افتخارات زیادی را از آن خود کرد.

 

          ایزاک پرلمان(-1945)

 

این حقیقت که او یکی از  برجسته‌ترین ویولونیست‌های سبک کلاسیک در دنیای امروز است؛ در واقع غیرقابل انکار جلوه می‌کند. این هنرمند فوق‌ستاره که آموزگار هم هست؛ هر سال بر محبوبیت خود می‌افزاید و مخاطبین‌اش را در شگفتی می‌گذارد. در ادامه لازم به ذکر است که او با چنین توانایی قابل توجهی، با جوایز بسیاری مورد تقدیر قرار گرفته است.

 

          هیلاری هان(-1979):

 

 

این نوازنده‌ی جوان آمریکایی که اولین بار در سن دوازده سالگی ساز به دست گرفت؛ توانست از شانزده سالگی به دنیای حرفه‌ای‌ها قدم بگذارد و قطعات کلاسیک را ضبط کند. هان، موفق به دریافت جایزه‌ی پولیتزر، برای اجرای کنسرتوی ویولون جنیفر هیگدون که مخصوص او نوشته شده بود؛ نیز شد. او با کسب جوایز متعدد دیگر و به دست آوردن مهر تایید منتقدین و مخاطبان، جایگاه خود را به عنوان ویولونیست برتر تثبیت کرده است.

 

          فردریک کرایسلر(1875-1962)

 

این ویولونیست و آهنگساز اتریشی، به عنوان یکی از بزرگ‌ترین و بهترین نوازنده‌های تمام دوران شناخته شده است و مورد تحسین و ستایش قرار می‌گیرد. آنچه آثار او را از سایرین متمایز می‌کند؛ بیان و امضای شخصی وی، عبارات رسا و آهنگین و تمرکز فوق‌العاده‌ی او در اجرا است. کرایسلر در میان مخاطبین عام و گسترده‌ی جامعه نیز شناخته شده و دوست‌داشتنی بود. به همین ترتیب توانست راه خود را به نشریات هم بگشاید و در فوریه‌ی 1925 بر جلد مجله‌ی تایم ظاهر شود.

 

          پابلو دو ساراسته(1844-1908)

 

این نوازنده‌ی اسپانیایی، استاد مسلم و مشهور قرن نوزدهم بود که با استعداد و هوش ویژه‌ی خود، توانست آثار بسیاری را بسازد و اجرا کند. قطعات او همچنان نواخته می‌شوند. به علاوه، او به خاطر برنامه‌های اپرای بی‌نظیر خود از جمله، کنسرت فانتزی درباره‌ی کارمن، بسیار مورد علاقه و تحسین واقع شده است.

 

        

  ناتان میلشتاین(1904-1992)

 

این هنرمند که اتفاقا دستی بر ترجمه هم داشته؛ توانست هفتاد سال را با موفقیت تمام در عرصه‌ی نوازنده ویالون و آهنگسازی فعالیت کند. او حتی در هشتاد و دو سالگی هم دست از فعالیت نکشید و آخرین اجرای خود را در استکهلم انجام داد. میلشتاین به توانایی در عملکرد، استقامت و دقت فنی شناخته شده بود و همواره مورد تحسین است. در طول زندگی، برنده‌ی جوایز متعددی شد؛ از جمله جایزه‌ی گرمیِ 1975 برای ضبط سونات‌های باخ و پارتیتاس.

     

    سارا چانگ(-1980)

 

این نوازنده‌ی آمریکایی، یک اعجوبه‌ی واقعی است و با توانایی استثنایی و شور هنری خاص خود که در اجرا دارد؛ شناخته می‌شود. مجموعه‌ی جوایز و افتخاراتی که به دست آورده است؛ می‌تواند گواهی بر این باشد که او یک نابغه به دنیا آمده است.

مروری داشتیم بر مهم‌ترین و برترین ویولونیست‌های تاریخ موسیقی؛ که هر یک با نبوغ ذاتی خود و پشتکاری که در این عرصه داشته‌اند؛ جایگاهی در این فهرست پیدا کرده‌اند. با امید بر این که این مطلب مورد توجه شما قرار گرفته باشد. با آرزوی بهترین‌ها.

 

 

 
online tutorial...
ما را در سایت online tutorial دنبال می کنید

برچسب : آموزش آنلاین, آموزش آنلاین ویالون,آموزش ویالون, نویسنده : majorin majorin بازدید : 242 تاريخ : 1 تير 1400 ساعت: 16:30

 

پرتره یکی از اجزای مهم اثر های هنری است. زمان ابداع آن بر میگیرد به اوایل شروع مسیحیت و تا به امروز نقش مهمی در آثار هنرمندان ایفا کرده است.پرتره سبک‌های مختلفی را شامل می‌شود. از جمله آن‌ها می‌توان به پرتره در عکاسی، سنگ‌تراشی، مجسمه‌سازی و نقاشی اشاره کرد

اما پرتره چیست؟ می‌توان پرتره را به این شکل تعریف کرد که بیانی هنرمندانه از یک فرد است که مهم‌ترین عنصر آن چهره، شخصیت و احساسات درونی آن فرد است که به طرز آشکاری باید مشخص باشد. اصلی‌ترین هدف پرتره نمایش یک شخصیت و احساسات او است.

عکاس‌های پرتره معمولاً سوژه خود را از بین افراد بومی در سراسر دنیا انتخاب کرده و به طور معمول عکس‌های خود را در طول سفر خود در نقاط مختلف ثبت می‌کنند. مضمون اصلی عکس‌های پرتره اغلب برجسته‌سازی نابرابری‌های اجتماعی است.

در ادامه این مطلب، ۱۰تن عکاسان مشهور پرتره در جهان را به شما معرفی می‌کنیم.

تن عکاسان مشهور جهان در زمینه پرتره 

 

اگر به حوزه عکاسی علاقه‌مندید یا به‌تازگی قصد شروع عکاسی به‌خصوص عکاسی پرتره را دارید، یکی از مهم‌ترین قدمها شناخت بزرگان این حوزه و یادگیری اصول درست این هنر از آن‌ها است. به همین منظور ما در ادامه این مطلب، ده تن عکاسان مشهور پرتره در جهان را به شما معرفی می‌کنیم.

        Steve McCurry  

استیو مک کری، توسط عکس معروفی که گرفت به شهرت رسید. عکس معروف او «دختر افغان» نام داشت که آن را در پیشاور پاکستان در یک اردوگاه پناهندگی ثبت کرده بود. نکته جالب در مورد این عکس این است که تحت عنوان شناخته‌شده‌ترین و معروف‌ترین عکس National Geographic شناخته می‌شود.

 

 

Lee Jeffries    

لی جفریس عکاسی است که به پرتره‌های سیاه‌ و سفیدی که از افراد بی‌خانمان ثبت کرده است شناخته می‌شود.

در پرتره‌های او می‌توانید بارقه هایی  از امید را احساس کنید. این احساس از نگاه سوژه سرچشمه می‌گیرد به طوری که برای بیننده کاملاً ملموس است.

 

 

 Jimmy Nelsson  

پرتره‌های جیمی نلسون اغلب از افراد قبیله‌ای و بومی گرفته شده و مجموعه آثار او در بیشتر از ۱۶ کشور جهان ثبت شده است. عکس‌های پرترة جیمی نلسون روایتگر داستان زندگی‌اش است و کتاب او نیز برای خرید در بازار موجود است.

 

 

 

    Rehahn 

 

تمرکز ریهاهان بیش از همه بر روی عکس‌برداری از کشورهای ویتنام، کوبا و راجستان است. شهرت این عکاس به دلیل نمایش روح موضوعات در عکس‌هایش است. ریهاهان را می‌توان از بهترین عکاسان پرتره جهان دانست.

 

 

Eric Lafforgue   

 

اریک لا فورک بیشتر عکس‌های خود را در کره شمالی ثبت کرده و نکته جالب در مورد عکس‌های او این است که هر کدام از عکس‌هایش داستان خاص خود را دارد. عکس‌های ثبت شده توسط این عکاس برخی از احساسات واقعی سوژه را به‌خوبی به تصویر کشیده است.

 

 

 Manny Librodo 

مانی لیبرودو به «جادوگر فتوشاپ» نیز مشهور است. عکس‌های پرتره او هرکدام روایتگر داستانی خاص و جزو آثار هنری خاص و ناب هستند.

 

 

 Lisa Kristine

 

لیزا کریستین درواقع تصویرگر کرامت انسانی در همه عکس‌ها است و به عکاس بشردوست مشهور شده است. این عکاس در بیشتر از ۱۰۰ کشور جهان مستندگر فرهنگ بومی است و شهرت خود را از نقشی که در افشای برده‌داری مدرن داشته به دست آورده است.

 

 

 David Lazar  

دیوید لزار همواره در عکس‌هایش به دنبال ثبت وقایع زندگی بوده و اکثر عکس‌هایش را در برزیل، بنگلادش و کنیا ثبت کرده است.

 

  Joel Santos   

 

جوئل سانتوس از طریق عکس‌های پرتره خود احساسات خود را به مخاطب به نمایش می‌گذارد. چند دقیقه نگاه دقیق به پرتره‌های او کافی است تا همه چیز را از آن‌ها دریابیم.

 

 

 

 Phil Borges 

 

فیل بورگس عکاسی است که از پناهندگان تبتی عکس‌برداری می‌کند. عکس‌های پرتره او به طور ویژه‌ای خاص است و نشانگر سختی‌ها و رنج‌های او در کارش است.

 

online tutorial...
ما را در سایت online tutorial دنبال می کنید

برچسب : آموزش آنلاین,آموزش آنلاین عکاسی,آموزش عکاسی,ماژورین, نویسنده : majorin majorin بازدید : 242 تاريخ : دوشنبه 24 خرداد 1400 ساعت: 15:32

 

 

نگاهی دقیق به آواز

 

صدا خوب برای خواننده شدن طرفداران بسیاری دارد و اکثر مردم به دنبال خواننده شدن برای مطرح شدن در فضای هنری هستند.برای خواننده شدن  حرفه ایی  فقط صدای خوب  بودن لازم نیست و علاوه بر آن  تکنیک های لازمی می خواهد و فراگیری این تکنیک ها باعث  این میشود که در هر سبکی که می خواهیم فعالیت داشته باشیم موفق می شویم.در طول سالیان متمادی، فرهنگ‌های مختلف در سراسر جهان بستری فراهم آورده‌اند تا انواع مختلفی از سبک‌های آواز متولد شوند و رشد کنند. در این مقاله به معرفی این سبک‌ها خواهیم پرداخت

 

 

سبک پاپ:

اگر موسیقی و آواز را غذا در نظر بگیریم؛ آن وقت سبک پاپ در مقابل آن‎ها شبیه یک آبنبات است. این نوع از آواز، سرگرم‌کننده است و می‌تواند عاشقانه هم باشد؛ اما اگر به دنبال یک قطعه‌ی پر از احساسات هستید؛ سراغ موسیقی پاپ نروید! آواز پاپ، در دل خود سرشار از رقص و ریتم است و همین باعث شده تا مخاطبین زیادی داشته باشد و حتی بر سایر سبک‌های موسیقی فرمانروایی کند.

 

توصیه‌هایی برای تمرین آواز پاپ:

.یاد بگیرید که چگونه لرزش صدای خود را کنترل کنید.

با صداهای مختلف تمرین کنید؛ صداهای کوتاه، صداهای تند و سریع.

بر نحوه‌ی اجرای خود روی صحنه تمرکز کنید و سعی داشته باشید بر صحنه مسلط بمانید.

 

راک:

 

شاید از شنیدن این حقیقت که سبک راک در واقع از نسل سبک بلوز است؛ شگفت‌زده شوید! به بیان دیگر، آن هنگام که موسیقی و آواز بلوز کمی موزون‌تر شد؛ راک شکل گرفت. تفاوت راک با بلوز علاوه بر ریتمیک بودن، در آن است که راک از آوای سنگین‌تر و خشن‌تری ساخته شده است و همین ویژگی هم به شاخصه‌ی اصلی آن تبدیل شده است. امروزه هنرمندان مختلفی در این زمینه فعالیت می‌کنند.

 

توصیه‌هایی برای تمرین آواز راک:

 

ویبراتورهای مختلف را هنگام آواز تمرین و با صدای خود بازی کنید؛ اما نه بیش از اندازه!

از فریاد زدن و رها کردن صدای خود نترسید. با خودتان راحت باشید. 

 

اپرا و کلاسیک:

 

هر چند که از این سبک آواز اغلب به عنوان قاعده‌مندترین و رسمی‌ترین شیوه‌ی اجرا یاد می‌شود؛ اما برخلاف این باور، اجرای اپرا یا آواز کلاسیک تکنیک لرزش‌های کنترل نشده را می‌طلبد. هم‌چنین در این سبک، هنرمند باید از نظر احساسی کاملا خود را رها کند. با این وجود به دلیل این که کمی از صمیمیت به دور است؛ ارتباط محدودی با مخاطب‌اش برقرار می‌کند و شنوندگان کمتری دارد. گوش فرا دادن به این نوع آواز، مانند تماشا کردن یک نقاشی کلاسیک است.

توصیه‌هایی برای تمرین آواز کلاسیک و اپرا:

 

    حین تمرینات خود؛ سعی کنید از سایر خواننده‌های اپرا تقلید نکنید. تنها کاری که لازم است انجام دهید؛ آزاد کردن صدای خودتان است.

سعی نکنید که لرزش‌های مصنوعی در صدای خود ایجاد کنید. به زمان اجازه دهید آهسته آهسته تکنیک‌های شما را تقویت کند.

یک معلم خوب پیدا کنید. به ندرت می‌توان آواز اپرا را به تنهایی آموخت.

 

کانتری:

 

 کانتری یکی از اولین‌های موسیقی مدرن آمریکایی بود که در ایالات جنوبی رایج شد. این سبک ترکیبی است از موسیقی کلیسا و بلوز آمریکایی که در طول زمان توسعه یافته است. ساز‌هایی مثل گیتار و ماندولین از ابزارهای نواختن سبک کانتری هستند. برای اجرای درست آواز کانتری به موسیقی‌های زیادی از این ژانر گوش کنید تا سبک شخصی صدای خود را پیدا کنید و در دام تقلید گرفتار نشوید.

توصیه‌هایی برای تمرین آواز کانتری:

دقت کنید تا مبادا لهجه‌ی خوانندگان معروف را در ادای کلمات تقلید کنید. به خودتان اعتماد داشته باشید.

.سبک کانتری نیازمند توانایی قصه‌گویی است. پس تلاش کنید تا از منابع مختلف قصه‌های گوناگون را دنبال کنید.

برای کارتان از جان و دل مایه بگذارید تا بتوانید با شنونده‌های خود صمیمی شوید.

 

بلوز و جز:

 

موسیقی بلوز از تعامل میان آوازهای مذهبی بردگان جنوب آمریکا و کلیسای همان ناحیه متولد شد. سبک جاز هم به عنوان فرزند این سبک، هم‌چنان به ریشه‌های خود وفادار است.

توصیه‌هایی برای تمرین سبک بلوز و جز:

.    برای کسب مهارت هرچه بیشتر در این زمینه، از مطالعه‌ی تاریخ آن غافل نشوید. در این راستا مستند تماشا کنید و کتاب‌های موجود در بازار را هم بخوانید.

    سعی کنید بر تئوری موسیقی مسلط شوید.

 

هیپ هاپ:

 

این سبک آوازی، به شدت موزون و خوش ریتم است و در دهه‌ی 70 ظهور کرد و بعد از آن هم بسیار مورد استقبال قرار گرفت. محبوبیت این سبک به قدری گسترده و عمیق بود که توانست بر سایر ژانرهای موسیقیی موثر باشد و زمینه‌ی ایجاد سایر انواع آن از جمله فانک و دیسکو را هم فراهم کند.

 

توصیه‌هایی برای تمرین آواز هیپ هاپ:

به ریشه‌های سبک هیپ هاپ مراجعه کنید. موسیقی فانک و رِگِی را با دقت گوش و بررسی کنید.

    سعی کنید مهارت صحبت کردن حین آواز خواندن را در خودتان تقویت کنید؛ اما در اندازه‌ی یک رپر حرفه‌ای

از امتحان کردن تکنیک‌های متنوع و بازی کردن با  صدای خودتان نترسید.

 

معاصر:

 

سبک معاصر، ژانر منحصر به فردی است؛ چرا که دربرگیرنده‌ی گروه بزرگی از هنرمندان سبک‌های مختلف است که در این زمینه فعالیت می‌کنند. پایه و اساس این گونه از هنر آواز، همان موسیقی پاپ است، با این تفاوت که در حوزه‌ی ترانه، سبک معاصر نسبت به پاپ، بالغ‌تر می‌نماید. هر چند که مثل هر اثر دیگری مخالفان خود را هم دارد؛ اما قطعات بسیار باشکوهی در این سبک خلق شده‌ است.

 

توصیه‌هایی برای تمرین آواز معاصر:

 

تمرین کنید تا بتوانید برای دقایقی به طور متداوم و بدون وقفه آواز بخوانید.

.    پیش از اینکه آواز بخوانید؛ واژه‌های ترانه‌تان را جداگانه و با صدای بلند تمرین کنید تا بر تلفظ آن‌ها مسلط شوید.

    از تکنیک‌هایتان بیش از اندازه استفاده نکنید؛ صدایتان به تنهایی هم بسیار زیباست!

 

سخن پایانی:

 

تمام تلاشمان در این نوشتار بر این بود که راه را برای علاقه‌مندان به آواز هموارتر کنیم و در این مسیر پر از شگفتی، همراه‌شان باشیم. البته که در دنیای پر از خلاقیت امروزسبک‌های متنوع و پرشماری برای هر عرصه‌ی هنری وجود دارد و ژانرهای آواز هم محدود به آن چه که گفته شد نیست. امید که در این سفر هیجان‌انگیز موفق باشید

online tutorial...
ما را در سایت online tutorial دنبال می کنید

برچسب : آموزش آنلاین ,آموزش آنلاین آواز,آموزش آواز,ماژورین, نویسنده : majorin majorin بازدید : 225 تاريخ : پنجشنبه 20 خرداد 1400 ساعت: 19:22

 

یکی از سرگرمی هایی که باعث پرورش استعداد .کودکان می شود هنر است. نواختن ساز باعث این میشود که حتی در درس ها هم به کودکان کمک میکند. موسیقی باعث پرورش فیزیکی و اجتماعی کودکان میشود .ما در این مقاله به شما میگوییم که کدام ساز ها برای فرزندان شما مناسب می باشد تا با یاد گیری از آن بتوانند بعد ها آهنگسازان یا نوازنده های مطرحی بشوند.

ملاک‌های انتخاب ساز برای کودکان چیست؟

 

یادگیری ساز برای کودکان دارای فواید و مزایای زیادی است. اما نکته‌ای که باید به آن توجه کنید این است که زمانی که کودک یادگیری سازی را شروع می‌کند، زمان زیادی از روز خود را باید صرف تمرین و یادگیری کند؛ بنابراین در انتخاب ساز برای کودک خود باید به نکات زیادی توجه کنید.

مهم‌ترین مسئله در انتخاب ساز، علاقه کودک به صدا و نواختن یک ساز است. به دلیل این‌که برای آموختن ساز باید تمرین مداوم کند و در صورت عدم علاقه کودک به سازی که در حال یادگیری آن است، کیفیت یادگیری او کاهش می‌یابد.

از جمله نکات مهمی که برای انتخاب ساز کودک خود باید به آن‌ها توجه کنید، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

 

سن کودک

 

درصورتی‌که سن کودک شما زیر ۶ سال باشد، حساسیت در انتخاب ساز بیشتر می‌شود زیرا باید توجه داشت که کودک شما دلیل یادگیری آن ساز و یا اصول موسیقی را درک می‌کند یا خیر. از مناسب‌ترین سازها برای آموزش به کودکان زیر ۶ سال می‌توان ویولن و پیانو را نام برد.

این دو ساز درکی پایه‌ای از دنیای موسیقی به کودک داده و در صورت انتخاب یکی از این دو ساز، اگر در زمان دیگری به ساز جدیدی علاقه پیدا کردند، به‌ راحتی می‌توانند آن ساز را به عنوان ساز دوم خود فرا بگیرند. زیرا ویولن و پیانو سازهایی منعطف هستند و علاوه بر این، اندازه آن‌ها به‌خصوص ویولن برای اندام کودکان و محدودیت جسمی آن‌ها مناسب‌تر است.

 

علاقه فرزند 

 

برای پیدا کردن علاقه کودکتان، می‌توانید از نوازندگان سازهای مختلف بخواهید قطعه‌ای را برای آن‌ها اجرا کنند و یا قطعاتی از تک‌نوازی سازهای مختلف را برایشان پخش کنید و ببینید که کودک شما با صدای کدام ساز ارتباط بهتری برقرار می‌کند. همچنین می‌توانید درمورد سبک‌های مختلف موسیقی و انواع سازها با کودک خود صحبت کنید تا از این طریق متوجه شوید او به چه سازی بیشتر علاقه دارد.

 

توانایی جسمی کودک

 

برخی از سازها، مانند سازهای بادی مناسب کودکان زیر ۵ سال نیست؛ بنابراین هر چه سن کودک شما بیشتر می‌شود، تنوع انتخاب ساز نیز برای شما افزایش پیدا می‌کند. برای کودکان با سنین پایین سازهایی مانند بلز، ارف و ویولن پیشنهاد می‌شود.

 

آمادگی فراگیری موسیقی

 

از نظر بسیاری از اساتید موسیقی، درصورتی‌که کودک خود را در زمان زودتر از آن چیزی که باید به کلاس‌های موسیقی بفرستید، امکان دلزدگی و کور شدن استعداد آن‌ها برای همیشه وجود دارد. و کودک به دلیل سن پایینش  در صورت روبه‌رو شدن با سختی‌های یادگیری ساز ناامید می‌شود. اکثر کودکانی که در سن زیر ۸ سال به کلاس‌های آموزش موسیقی با سازهای جدی فرستاده می‌شوند، با ناامیدی و کاهش اعتمادبه‌نفس مواجه می‌شوند.

 

معرفی بهترین سازها برای آموزش به کودکان

 

از جمله سازهای محبوب در بین کودکان می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

 

پیانو و کیبورد

 

پیانو و کیبورد از محبوب‌ترین سازها در بین کودکان هستند. پیانو سازی است که حدود ۳۰۰ سال قدمت داشته و جزو مشهورترین و محبوب‌ترین سازهای دنیا به شمار می‌آید. یادگیری پیانو برای کودکان علاوه بر افزایش تمرکز و مهارت، باعث شکوفا شدن استعدادهای دیگر و ایجاد فرصت‌های جذاب برای آن‌ها می‌شود.

 گیتار

 

گیتار یکی از پرطرفدارترین سازها نه تنها بین کودکان بلکه بین تمامی سنین جامعه است. به‌خصوص برای نوجوانان، یادگیری گیتار باعث می‌شود تا زمینه مناسبی جهت یادگیری انواع سبک‌ها ایجاد شود. همچنین گیتار در مراحل ابتدایی یادگیری چندان سختی ندارد.

 

ویولن

 

ویولن سازی است که تقریباً همه آن را دوست دارند. البته یادگیری آن کمی زمان می‌برد. اما درصورتی‌که کودک از سن پایین شروع به یادگیری پیوسته آن کند، می‌تواند هرچه زودتر به‌خوبی آن را بنوازد. بهترین زمان برای یادگیری ویولن پیش از وارد شدن به دوره‌ی نوجوانی است.

 

کاخن

 

کاخن سازی است سبک که به راحتی حمل می‌شود. کاخن را هم با دست و هم با چوب می‌توان نواخت و با تغییر جایگاه ضربه صداهای متفاوتی ایجاد می‌شود. همچنین کاخن نسبت به سازهای دیگر دارای قیمت مناسب‌تری است.

 

ساکسیفون

 

ساکسیفون شاید در نگاه اول برای کودکان سنگین به نظر برسد، ولی این ساز در اندازه‌های مختلفی برای گروه‌های سنی متفاوتی ساخته شده است. به طور مثال گروه‌های سنی ۷ یا ۸ سال می‌توانند از ساکسیفون آلتو استفاده کنند. درصورتی‌که کودک شما علاقه به هم‌نوازی با نوازندگان دیگر داشته باشد، این ساز شروع مناسبی برای او است.

 

تنبک

 

یکی از سازهای کوبه‌ای ایرانی، تنبک است. این ساز نیز در اندازه‌های مختلفی ساخته شده و یکی از بهترین سازهای کوبه‌ای برای کودکان زیر ۶ سال نیز به شمار می‌آید. برای دریافت مهارت کافی در نواختن تنبک، باید روزانه تمرین زیادی انجام داد. ساز تنبک نیز مانند سایر سازها در قیمت‌های مختلفی موجود است.

 

درامز

 

درامز برای کودکانی مناسب است که به دنبال تخلیه انرژی و ایجاد صدا هستند. این ساز هیچ‌گاه تکراری نشده و برای ارتقای سلامت فیزیکی، روحی و ذهنی کودکان و نوجوانان بسیار مناسب است.

 

سنتور

 

یکی دیگر از سازهای زهی مضرابی سنتور است که در بسیاری از کشورها آموزش داده می‌شود. دوره مقدماتی سنتور برای کودکان باتوجه‌به مقدار تمرینی که انجام دهند، حدود ۸ تا ۹ ماه زمان می‌برد.

 

سخن پایانی

 

در این مقاله بهترین سازها برای آموزش به کودکان معرفی شد. با همه این‌ها باید توجه کنید که کودک شما خودش چه سازی را انتخاب می‌کند. باتوجه‌به راهکارهایی که در این مطلب آموزش داده شد، می‌توانید متوجه شوید که فرزندتان به چه نوع سازی علاقه دارد.

باید بگذارید کودک خودش متناسب با علایق و توانمندی‌های خود، ساز مناسب خود را انتخاب کرده و همان را تا آخر ادامه دهد. سازهایی که در این مقاله معرفی شد، برای کودکان از ۴ تا ۶ سال مناسب هستند.

 

online tutorial...
ما را در سایت online tutorial دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : majorin majorin بازدید : 246 تاريخ : يکشنبه 9 خرداد 1400 ساعت: 20:54

 

از زمانی که انسان وجود داشته موسیقی یکی از تفریحات سرگرمی کننده او بوده است و هر موقع که احوالات انسان خراب می شده موسیقی یکی از راه های ارضا کننده روح بوده است.موسیقی یک امر ثابت است و فقط در سبک‌های موسیقی اختلاف سلیقه وجود دارد که با توجه به پیچیدگی ذات انسان یک امر کاملاً طبیعی می‌باشد.در دنیای موسیقی همه ساز ها برای این به وجود آمده تا بتواند بخشی از حالات انسان را بیان کند.

ما در این مقاله می‌خواهیم به  بررسی ساز کاخن بپردازیم.

تاریخچه‌ی ساز

 

شاید بتوانیم  بگوییم که این ساز یکی از جالب‌ترین تاریخچه ها را میان بقیه‌ی سازها دارد. ریشه‌ی این ساز به کشور پرو برمی‌گردد و توسط برده‌های این کشور ساخته شده است. زمانی که کشور پرو تحت استعمار اسپانیا قرار گرفته بود بردگان این کشور از نواختن هرگونه ساز کوبه‌ای منع شده بودند، و این برای مردم کشور پرو که بسیار علاقمند به موسیقی هستند واقعا سخت بود،  به همین دلیل برده‌های پرویی  تصمیم گرفتند که با ساختن ابزارهای بسیار ساده‌ی موسیقی دوباره این هنر را در وجودشان زنده کنند. آنها در ابتدا چوب‌های بلا‌استفاده را جمع آوری كرده و از آنها جعبه‌هایی را ساختند که با آن صداهایی خوش‌آوا متناسب با آهنگ‌های سنتیشان تولید می کردند. کاخن همچون چراغ و نوری در دوره‌ی وحشتناک استعمار در پرو می‌باشد، چراغی که این مردم را دور هم جمع می‌کرد و استقلال و امید را دقایقی به آنها هدیه می‌داد. حقایق تاریخی همچنین می‌گویند که هدف از ایجاد کاخن همراهی با رقص‌های فرهنگی پرو است که به تاندرو و زاماکوکا معروف هستند.

یکی از جذاب‌ترین نکات درباره کاخن این است که از آن می توان در انواع سبک‌ها مانند راک و پاپ در کنار سازهای دیگر استفاده کرد. در کلیسای کاتولیک از کاخن برای همراهی آوازهای مذهبی در جشن‌های مذهبی استفاده می‌شود اما در چنین مراسم‌هایی کاخن همیشه با سازهای دیگری مانند گیتار و ارگ هم‌نوایی می‌کند. کاخن قادر است که به چنین ملودی‌های مذهبی زندگی و شور ببخشد و به دلیل انعطاف پذیری‌اش کاملا با آهنگ‌های  گیتار و ارگ سازگار است.

در حال حاضر، نوازندگان به ترکیب این ساز با سازهای دیگر علاقه‌مندند و این را می‌توان در طی بسیاری از کنسرت‌هاو نمایش‌های هنری موسیقی ، مشاهده کرد. همچنین در اکثر کنسرت‌های ارکسترنیز  کاخن حضور دارد.

اگر بخواهیم به نحوه نواختن ساز کاخن نگاه کنیم متوجه می‌شویم که نواختن این ساز نسبتا  آسان است؛به این صورت  که باید از هر دو دست خود برای ضربه زدن به ساز استفاده کنیم و از دست قویترمان برای ضربه زدن به بیس و ایجاد ریتم مورد نظر استفاده کنیم.

 

 حقایق جالب کاخن

 

·        کلمه «cajon» به معنی «جعبه یا دِراور است»

·        کاخن به عنوان یک ساز کوبه‌ای در نظر گرفته می‌شود و معمولا دارای طول ۱۸ اینچ و عرض و عمق ۱۲ اینچ است.

·        کاخن دارای شش وجه است و وجه جلویی آن از چوب نازک‌تری نسبت به پنج وجه دیگر تشکیل شده است. این قسمت جلویی نازک‌تر با نام سرِ ساز شناخته می‌شود.

·        کاخن‌های مدرن دارای پایه‌هایی هستند که  اغلب از پلاستیک ساخته شده‌است و در قسمت بالایی ساز  پیچ‌هایی برای تنظیم صدا وجود دارد.

·        صدای باس با ضربه زدن به مرکز صفحه جلویی یا سر ساز حاصل می‌شود و با ضربه نزدیک تر به بالای سطح سر، صدای بالاتری به دست می‌آید.

·        وقتی نوازنده روی کاخن می‌نشیند، هنگام نواختن را کمی‌کج می‌کنند. برخی از نوازندگان به سایر سطوح کاخن نیز ضربه می‌زنند تا صداهای متفاوتی نسبت به صداهایی که از ضربه زدن به جلو یا سر ساز تولید کنند.

·        کاخن ساز محبوب اسپانیا، فیلیپین و قاره آمریکا است.

·        کاخن یک ابزار محبوب در سبک های موسیقی مختلف از جمله رومبا کوبا، فلامنکو، پرو والس، زاماکوکا و تاندرو است.

·        در موسیقی مدرن از کاخن اغلب برای همراهی گیتار آکوستیک استفاده می‌شود و حتی در صورت محدود بودن فضا از آن برای جایگزینی کیت‌های درام کامل نیز بهره می‌برند.

·        کاخن در حال کسب محبوبیت در انواع دیگر موسیقی از جمله جاز، فانک، راک، پاپ و بلوز است.

·        موسیقی محلی ایرلند استفاده از کاخن را در بیشتر موسیقی های خود پذیرفته است.

·        دست‌ها تنها ابزار برای ضربه به کاخن نیستند. نوازندگان همچنین از برس های فلزی، برس پلاستیکی، چوب، پتک و برخی از پدال درام نیز استفاده می‌کنند.

·        کاخن همچنین می‌تواند در یک ارکستر به عنوان بخشی از موسیقی کلاسیک اجرا شود.

·        نوازندگان معروف کاخن عبارتند از: روبن دانتاس (موسیقی فلامنکو دهه 70)، ماریو کورتس (فلامنکو)، مایک میدوز (نوازنده سازهای کوبه ای و درامر)، استیون پاس سرچ Stephen Pass}}

 (سازهای کوبه ای) و نینا رودریگز (ملقب به دست های آذرخش)

·        موسسه ملی فرهنگ پرو در سال ۲۰۰۱ کاخن را به عنوان بخشی از میراث ملی این کشور اعلام کرد.

·        سازمان ایالت های آمریكا در سال ۲۰۱۴ کاخن را به عنوان «ساز پرو برای آمریكا» اعلام کرد.


 

online tutorial...
ما را در سایت online tutorial دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : majorin majorin بازدید : 208 تاريخ : شنبه 8 خرداد 1400 ساعت: 18:31

 

اگر علاقه به هنر دارید ممکن است با هنر نقاشی خط آشنا باشید.در هنر نقاشی خط  هنر زیبا نوشتن حروف و کلمات است. فعالیت در این رشته بیش از هر چیز مستلزم مهارت و فنون خاص است. در هنر نقاشی خط باید بدانیم که حروف را آراسته و هماهنگ بنویسیم که بایک دیگر جلوه خاصی پیدا کند.

 

انواع نقاشی خط 

 

نقاشی خط در ایران در سه دسته‌ی کلی قرار می‌گیرد:

دسته اول : آثاری که توسط نقاشان خلق می‌شوند و در آن‌ها از اشکال و پیکره‌ها به جای کلمات استفاده می‌شود.

دسته دوم : خالق این آثار خوشنویسان هستند و از تکنیک‌های نقاشی و طراحی بهره می‌برند.

دسته سوم : این نوع از نقاشی‌خط به وسیله‌ی خوشنویسان حرفه‌ای و با استفاده از تکنیک‌های قلم و مرکب استفاده می‌شود. از این دسته می‌توان به آثار میرزا غلامرضا اصفهانی و میرحسین نام برد

منشاء هنر نقاشی خط

 

نقاشی خط در واقع شیوه‌ای خاص در نقاشی مدرن و خوشنویسی معاصر ایران می‌باشد که برخی آن را تلفیقی از خوشنویسی با نقاشی و گرافیک می‌دانند بعضی وقتها به آن خطاشی و یا خط نقاشی نیز گفته می‌شود، اما هیچکدام از این تعاریف صد در صد نیستند ولی در کل می‌توان گفت که تمامی آثار با ترکیب‌بندی حروف و کلمات و ترکیب‌شان با نقاشی در زمره‌ی نقاشی‌خط قرار می‌گیرند.

این هنر در آغاز دهه‌ی 40 شمسی و بعد از ظهور مکتب‌ سقاخانه پا گرفت. این مکتب اما عمر زیادی نداشت و کمتر از دو دهه به طول انجامید. تلاش‌های سقاخانه اما تاثیر ماندگاری بر این هنر نهاد و موجب شکل گیری جریان نقاشی‌خط شد.

نقاشی خط امروزه با داشتن بار و غنای تاریخی، هنری و هویت ملی، جایگاهی خاص در بین هنرهای تجسمی ایرانی پیدا کرده است و این موفقیت‌ها به عرصه بین‌الملل نیز راه یافته.

.

 

شناسایی ابزار نقاشی خط

 

مانند همه‌ی شاخه‌های هنری، نقاشی خط هم با ابزارهای متعدد و متنوعی به اجرا درمی‌آید؛ مانند انواع قلم‌مو، خودکار و جوهر. از جمله‌ی این ابزارها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

1.              قلم‌های لبه پهن: استفاده از این وسیله به هنرجویان مبتدی توصیه می‌شود؛ چرا که کار با آن نسبت به سایر ابزارها ساده‌تر است. این نوع قلم در اجرای سبک عربی نیز بسیار پرکاربرد است؛ اما برای سبک‌های دیگر هم مورد استفاده قرار می‌گیرد. این ابزار خود دارای انواعی از جمله قلم آغشته و خودکار می‌باشد.

2.              قلم های نوک‌تیز: این قلم‌ها نسبت به فشار وارده از سمت هنرمند، انعطاف‌پذیر هستند و به این ترتیب این قابلیت را دارند که خطوطی نازک و هم‌چنین پهن رسم کنند. همین ویژگی سبب شده است که کار با این ابزار به دقت و تسلط بیشتری احتیاج داشته باشد.

3.              قلم های  فرمانروا: قلم‌های حاکم یا فرمانروا، همانطور که شاید از نام‌شان بربیاید؛ قدرت زیادی در تنظیم شکل و پهنای حروف و اشکال دارند. شما می‌توانید به سادگی، پهنای مورد نظر خود را با کمک گیره‌ی کوچکی که در کنار قلم قرار دارد؛ انتخاب و تنظیم کنید.

4.              قلم‌موهای نوک‌تیز: این وسیله دارای اشکال ، اندازه ها و طول های مختلف موی سر قلم است. این ابزار قدرت انتخاب و عملکرد زیادی به هنرمند می‌دهد؛ آنقدر گسترده که لقب "ابزار همه‌کاره" را از آن خود کرده است.

5.              قلم‌موی سرپهن: این نوع قلم‌مو برای کار با سطوحی مانند پارچه و کاغذ نازک ژاپنی بسیار مناسب است و همواره از سوی هنرمندان مورد استقبال قرار می‌گیرد. هم‌چنین می‌توانید برای خطاطی روی دیوار هم از آن استفاده کنید.

6.              روان‌نویس: روان‌نویس‌ها در انواع و اندازه‌های متنوع، به شما کمک می‌کنند تا طرح مورد نظر خود را ترسیم کنید.

7.              جوهر: جوهرها به عنوان یکی از ابزارهای نقاشی خط، در اقسام گوناگونی از جمله بر پایه‌ی رنگ، رنگ‌دانه و کربن یافت شده و مورد استفاده قرار می‌گیرند. در این بین اما، جوهرهای بر پایه‌ی کربن از ماندگاری بیش‌تری برخوردارند و به این ترتیب با گذشت زمان، محو نمی‌شوند. این در حالی است که؛ جوهرهای مبتنی بر رنگ انتخاب مناسب‌تری برای هنرجویان مبتدی هستند؛ چرا که رقیق‌اند و کار با آن‌ها آسان‌تر است.

 

جمع‌بندی

 

در پایان باید گفت که نقاشی خط، یک حوزه‌ی هنری پربار و زیباست که می‌توان با پشتکار، دقت و کمی ریزبینی آن را آموخت و بر فنون‌اش مسلط شد؛ هر چند که اگر نظر هنرجویان این عرصه را بپرسیم؛ احتمالا بر این باورند که پیشرفت در آن کمی سخت است! اما ناامید نشوید؛ اگر در خودتان، علاقه و اشتیاقی به خوشنویسی احساس می‌کنید؛ شاید اکنون همان زمانی باشد که مدت‌هاست در انتظارش بوده‌اید. با چند ابزار محدود و یک دوره‌ی آموزشی مناسب، راه خود را در این مسیر بسازید و از خطا کردن نترسید. موفق باشید!

 

 

online tutorial...
ما را در سایت online tutorial دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : majorin majorin بازدید : 245 تاريخ : دوشنبه 3 خرداد 1400 ساعت: 17:57

با اینکه گیتار انواع و سبک‌های مختلفی دارد اما هنوز که هنوزه سبک کلاسیک محبوب‌ترین سبک میان مردم و جوانان است.البته برای اینکه بخواهید به طور حرفه‌ای به موسیقی گیتار گوش دهید و آثار برترین نوازنده‌های این ساز را دنبال کنید، نیازی نیست نوازنده‌ی این ساز باشید.فقط کافی است که در ابتدا بدانید که موسیقی کلاسیک چه ویژگی‌هایی دارد و همچنین با برترین نوازنده‌های این ساز نیز آشنا شوید،  ما در این مقاله سعی بر این داریم که شما را با نه قطعه‌ی اصیل از این ساز آشنا کنیم که می‌تواند شروع خوبی برای شمایی باشد که می‌خواهید یک مخاطب حرفه‌ای باشید.

 

  

1 Asturias - Albéniz

 

با وجود اینکه این اثر پس از مرگ سازنده‌اش منتشر شده که پیوندی با منطقه آستوریاس در شمال اسپانیا دارد، کار آلبنیز برای گیتار ادای احترام آشکاری به سنت‌های فلامنکو اندلس است. تغییرات ناگهانی، پویایی و ملودی پیچیده، این اثر را به قطعه ای شیطانی برای تسلط بر گیتار تبدیل کرده است. هنگام گوش دادن به لرزش‌های سریع اثر، تقریباً می‌توانید گرمای غبارآلود یک بازار اسپانیایی را احساس کنید

 

2 Five Bagatelles - Walton

 

به هیچ وجه قطعه ای آسان برای نواختن نیست! این اثر والتون، «پنج باگاتل» (1971) یک میدان مین از ریتم‌های عجیب و غریب است. در دهه 1970، گیتار کلاسیک از محبوبیت فوق العاده ای برخوردار بود اما عدم وجود انجمن‌های اسپانیایی / لاتین در Five Bagatelles باعث شد که این اثر هرگز در قرن بیستم به شهرت خاصی نرسد.

 

3 Libertango – Piazzolla

 

این تانگو که در سال 1974 در میلان ضبط و منتشر شد و تغییر سبک آهنگسازی آستور پیازولا از تانگو کلاسیک به تانگو نو را نشان می‌دهد. ریتم‌های تند و یک ملودی شیطانی، این اثر را در صف مقدم تانگو مدرن نگه داشته است.

 

4 Recuerdos de la Alhambra - Tárrega

 

Recuerdos de la Alhambra علی رغم سادگی ظاهری ملودی دلربایش، با این قطعه واقعاً تکنوازی‌اش را تا حد ممکن کش داده است. موقعیت‌های چپ دستانه مورد نیاز گیتاریست نسبتاً ناجور هستند و شامل انواع کشش‌های غیرمعمول می‌شوند. به علاوه، استفاده از ترمولو یک چالش فنی برای هر نوازنده‌ای است؛ اما در بهترین حالت، Recuerdos پرشور، جذاب و بسیار لطیف است.

5 Bourrée in E minor – Bach

 

یکی از معروف ترین قطعات در میان گیتاریست‌ها، «Bourrée» محبوبِ باخ، در اصل برای لوت نوشته شده است. اگرچه این اثر اسم خود را مدیون یک رقص فرانسوی است، اما باخ به هیچ وجه Bourrée را برای رقصیدن ننوشته بود. با این حال، سرعت نرم آن و تغییرات اثر از مینور به ماژور در آخرین آکورد هر ورس، احساس شگفت انگیزی را به این اثر می‌بخشد.

 

6 Guitar concerto in D – Vivaldi

 

این کنسرتو باروک فوق العاده، در ابتدا برای لوت ساخته شد، اما بازنویسی آن برای گیتار نیز به همان اندازه دوست داشتنی است. اگرچه ویوالدی بیشتر عمر خود را در ونیز گذرانده است، اما این کنسرتو را در سفرش به دور دنیا نوشت. این اثر در بوهمیا نوشته شده است و سه حرکت کوتاه آن هرگز در زمان حیات ویوالدی منتشر نشد. 

7 The Frog Galliard – Dowland

 

گالیارد نوعی رقص رنسانس است  که در قرن شانزدهم میلادی در اروپا رایج بود و شامل پرش‌های زیادی می‌شد؛ اما آنچه در مورد این رقص غیرمعمول است، ریتم آن می‌باشد که یک ویژگی غیرمعمول برای آهنگسازان انگلیسی محسوب می‌شد.

هیچ فرضیه‌ی معتبری از اینکه چگونه قطعه‌‌ی گالیارد،  نام قورباغه را در کنار خود دید وجود ندارد، اما شایعات حاکی از آن است که این ربطی به یکی از خواستگاران ملکه الیزابت اول دارد که وی با محبت او را «قورباغه» می‌نامید.

 

8  Prelude No. 1 – Heitor Villa-Lobos

 

بخش دوم از این این مقدمه بسیار پرشور است، اما در همان افتتاحیه شگفت انگیز و مشتاقانه است که Heitor Villa-Lobos جایگاه واقعی خود را پیدا می‌کند. این آهنگساز برزیلی یکی از موفق ترین آهنگسازان آمریکای لاتین در قرن بیستم بود که در آثارش با موفقیت ملودی‌ها و ریتم‌های محلی فولکلور برزیل و موسیقی کلاسیک را ترکیب می‌کرد. بدون شک این ترکیب منحصر به فرد از دو ژانر است، که بخش A از Prelude شماره 1 را بسیار نفیس می‌کند.

 

9 Cavatina – Stanley Myers

 

به نظر عادلانه می‌آیند که تم محبوب فیلم The Deer Hunter اثر Stanley Myers را به عنوان محبوب‌ترین قطعه مدرن موسیقی کلاسیک گیتار بنامیم. این قطعه به طور خاص برای جان ویلیامز گیتاریست نوشته شده است (البته با آهنگساز فیلم اشتباه گرفته نشود) ، مایرز آهنگساز در سال 1970 تکه پیانو کوتاه را به یک قطعه کامل گسترش داد و آن را Cavatina نامید که در ایتالیایی به معنای یک آهنگ کوچک و ساده است.

 

منبع : سایت آموزش آنلاین ماژورین


 

online tutorial...
ما را در سایت online tutorial دنبال می کنید

برچسب : گیتار,نه قطعه کلاسیک برای گیتار,گیتار کلاسیک,آموزش آنلاین گیتار, نویسنده : majorin majorin بازدید : 251 تاريخ : چهارشنبه 29 ارديبهشت 1400 ساعت: 17:33

!شاید دشواری زبان چینی باعث شده  که فکر کنیم ربان‌ کره‌ای یکی از دشوارترین زبان‌ها باشد اما برخلاف تصور اکثریت مردم، زبان کره‌ای یکی از آسان‌ترین زبان‌های دنیا برای یادگیری است، همچنین از متن نوشتاری کره‌ای می‌توان به عنوان یکی از ساده ترین نوشتارها بین تمامی زبان‌های جهان نام برد.پس ما میتوانیم با کمی تلاش پای خودمان را به سرزمین‌های غذاهای خاص و خوشمزه و صبح‌های آرام باز کنیم.

ما در ادامه فرآیند یادگیری زبان کره‌ای را به سه مرحله ساده با نکات مفید تقسیم کرده‌ایم.

  

۱ لغات کره‌ای را فرا بگیرید

 

پس از یادگیری الفبای زبان کره‌ای، مرحله بعدی فراگیری لغات است. جمله معروفی وجود دارد که می‌گوید: شما واقعاً فقط به 500 کلمه نیاز دارید. ۵۰۰ کلمه معادل ۱۰ کلمه در هفته در یک بازه زمانی کمتر از یک سال است! شاید این جمله کمی اغراق‌آمیز به نظر برسد، اما واقعا امکانپذیر است. اگر از این ایده خوشتان آمد، یادگیری زبان کره‌ای را باهدف 10 کلمه در هفته شروع کنید.

گاهی اوقات تصمیم‌گیری برای یادگیری واژگان دشوار است، در اینجا است که دسته‌بندی‌های کلمات به کمک شما می‌آیند (به‌عنوان‌مثال کلمات مرتبط به احوال‌پرسی، احترام، غذا، حیوانات، صفت‌های رایج، حمل‌ونقل). شما همچنین می‌توانید از فرهنگ عامیانه (Pop Culture) برای فراهم‌سازی کلمات رایج کمک بگیرید. به‌عنوان‌مثال، با تماشای یک نمایش درام دبیرستانی می‌توانید زبان مربوط به بچه‌های مدرسه‌ای را فرا بگیرید، یا با گوش دادن Kpop زبان عاشقانه را.

 

نحوه تمرین Vocab

 

یکی دیگر از راه‌های تعامل با زبان، یادگیری کلمات مرتبط به اشیای موجود در یکی از اتاق‌های خانه خود است- به‌عنوان‌مثال کلمات زبان کره‌ای برای تمام وسایلی که معمولاً در آشپزخانه استفاده می‌شود (به‌عنوان‌مثال یخچال، توستر، بشقاب، کاسه و غیره).می‌توانید یک پرتره از ستاره محبوب K-pop خود را روی یخچال خود بچسبانید تا یادآوری شود هنگام استفاده از وسایل آشپزخانه، نام کره‌ای‌شان را بگویید. از دیگر ایده‌های آشپزخانه قرار دادن آهن‌ربا یا کارت‌پستال سوغاتی  کره بر روی یخچال، خوردن خوراکی‌های کره‌ای یا حتی نوشتن نام هر وسیله آشپزخانه بر روی تکه کاغذی با Hangul و قرار دادن آن کاغذها بر روی آن وسایل است.

ایجاد عادت‌های کوچکی از این قبیل راهی عالی برای تمرین مغز شما بدون نیاز به تلاش بیش‌ازاندازه است؛ و هرچه بیشتر بتوانید با تمرکز بیشتر بر هر آنچه زبان یا فرهنگ کره‌ای را برای شما جالب می‌کندعامل سرگرمی را افزایش دهید، تلاش کمتری برای تمرین  لازم خواهید داشت.

 

۲. Hangul را یاد بگیرید

 

اولین قدم برای یادگیری کره‌ای Hangul یا همان الفبای زبان کره‌ای است. اگر می‌خواهید به‌طورجدی این زبان را دنبال کنید، باید توانایی خواندن را در این زبان بدست آورید. الفبای زبان کره‌ای دارای 24 حرف است: 14 صامت و 10 مصوت.

خوشبختانه، Hangul الفبای بسیار آسانی است. وقتی که برای اولین بار به این الفبا نگاه می‌کنید، نمی‌توانید از آن سر در بیاورید؛ اما هنگامی‌که منطق و سادگی آن در تولید کلمات را بیاموزید، در یک بعدازظهر به‌کل الفبا مسلط خواهید شد!

Hangul یک الفبای جادویی است زیرا حروف نمادین هستند و صامت‌ها در واقع نمودارهای بسیار ساده‌ای از شکل دهان برای بیان هر صدا می‌باشند.

مصوت‌ها از سه علامت تشکیل‌شده‌اند: یک نقطه به نمایندگی از خورشید (به‌صورت نوشته‌ شده -)، یک خط افقی (ㅡ) به نمایندگی از زمین و یک خط عمودی (|) به نمایندگی از انسان‌ها که زمین و خورشید را به هم متصل می‌کنند.

 

نحوه تمرین Hangul

 

بسته به برنامه شخصی خود، باید بتوانید Hangul را طی چند هفته (کمتر!) یاد بگیرید. شما می‌توانید فرآیند یادگیری زبان کره‌ای را با بررسی تمامی حروف در کنار یکدیگر و سپس تقسیم آن‌ها به بخش‌های مختلفی به‌منظور به خاطر سپردن آن‌ها آغاز کنید.

یکی از راه‌های یادگیری زبان کره‌ای این است که یک هفته را صرف یادگیری هشت مصوت ابتدایی کنید و سپس یک هفته دیگر برای تمرین صدای Y و ترکیب‌های مصوت آن وقت بگذارید. سپس می‌توانید به سراغ حروف بی‌صدا بروید و دوباره آن‌ها را به گروه‌های تقریباً هشت‌حرفی تقسیم کنید. به‌این‌ترتیب، با صرف ده دقیقه در روز (به‌طور متوسط) به‌مرور می‌توانید Hangul را در مدت کمتر از دو هفته بخوانید.

هنگامی‌که حروف جداگانه را کاملاً فرا گرفتید، خواندن کلمات به طرز شگفت‌آوری راحت می‌شود. هرچه بیشتر بخوانید (حتی اگر یک کلمه از آنچه که می‌خوانید را نمی‌توانید درک کنید!)، سرعت خواندن شما بسیار بهبود می‌یابد. شما می‌توانید در بیشتر اوقات از طریق رسانه‌های اجتماعی، به‌ویژه با دنبال کردن اشخاص کره‌ای موردعلاقه‌تان در توییتر و اینستاگرام به تقویت مهارت خواندن خود بپردازید، به خصوص با توجه به این نکته که  متون به اشتراک گذاشته‌ شده در این رسانه‌ها بسیار کوتاه هستند.

 

3. بر افعال تمرکز کنید

 

یادگیری افعال رایج در زبان کره‌ای، سومین قدم شما برای شروع کار با این زبان است، زیرا افعال مهم‌ترین قسمت هر جمله کره‌ای هستند. درواقع، در زبان کره‌ای کاملاً رایج است که یک جمله را کاملاً بیان نکنید و تنها فعل آن را بگویید! به‌عنوان‌مثال، شما می‌توانید به‌راحتی بگویید «بخور» به معنای «من می‌خواهم غذا بخورم»، «بیایید غذا بخوریم» یا «آیا می‌خواهید غذا بخورید؟» و معنی هر جمله را به‌طورکلی می‌توان از زمینه گفتگو و لحن شما برداشت کرد.

به افعال پرکاربرد در انگلیسی و هر زبان دیگری که بلد هستید فکر کنید، چنین افعالی می‌توانند شروع خوبی باشند، برای یادگیری فهرستی از این افعال را بنویسید و آن‌ها را در فرهنگ لغات زبان کره‌ای جستجو کنید.

 

نحوه تمرین افعال

 

مانند سایر واژگان، اگر با فعل‌های پرکاربرد شروع کنید، می‌توانید به‌جای فارسی از کلمات کره‌ای استفاده کنید. به‌عنوان‌مثال، شما می‌توانید به جای استفاده از فعل «بریم»، از کلمه کره‌ای가자 (کا- جا!) استفاده کنید.

همانند Hangul، عاقلانه است که هم‌زمان تعداد کمی از افعال را یاد بگیرید و به‌اندازه کافی تمرین کنید تا به خوبی بر آن‌ها مسلط شوید. پنج فعل جدید در روز و مرور آن‌ها می‌تواند هدفی بسیار خوب برای شروع یادگیری زبان کره‌ای باشد. روزانه ده تا پانزده دقیقه وقت برای فراگیری افعال جدید کافی است.

درحالی‌که مدت‌زمانی که می‌توانید برای مرور و حفظ کلمات زبان کره‌ای به حافظه بلند مدت خود صرف کنید محدودیتی ندارد، اما یک دوره کوتاه‌مدت (مثل 10 دقیقه) تمرین مرتب و روزانه و همچنین استفاده از فلش کارت‌ها می‌تواند نتیجه فوق‌العاده‌ای را در پی داشته باشد.

 

 

منبع : سایت آموزش آنلاین ماژورین

 
online tutorial...
ما را در سایت online tutorial دنبال می کنید

برچسب : آموزش آنلاین زبان,آموزش آنلاین,روش های موثر یادگیری زبان, نویسنده : majorin majorin بازدید : 252 تاريخ : چهارشنبه 22 ارديبهشت 1400 ساعت: 16:53

روسیه کشوریه که با محض شنیدن اسمش یاد آب و هوای به شدت سردش و جاذبه‌های گردشگریش میفتیم (البته دخترای خوشگلشم جای خودشون رو دارن) روسیه یکی از وسیع‌ترین کشورای جهانه و جزو پرقدرت‌تریناش و خب قطعا چنین کشوری زبان غنی و قویی داره زبانی که حدود 258 میلیون نفر به آن یعنی  روسی صحبت می‌کنن؛البته ازین نکته نباید غافل شد که روسی جزو زبان‌های دشوار برای یادگیریه اما این چیزی از جذابیت این زبان و ادبیات شاهکار این کشور کم نمیکنه در ادامه به حقیقت‌های جالبی راجع‌به این زبان میپردازیم

 

1.     زبان فضایی:

 

جالب است بدانید که فضانوردان ملزم به یادگرفتن زبان روسی هستند؛ چرا که سیستم رایانه‌ای در ایستگاه فضایی بین‌المللی از هر دو زبان انگلیسی و روسی استفاده می‌کند. فضانوردانی که به ایستگاه فضایی سفر می‌کنند؛ باید سفینه‌ی سایوز را کنترل کنند که با زبان روسی کار می‌کند. آن‌ها برای سفر کردن با سایوز باید به قزاقستان نیز بروند. یک شخص روسی زبان فرماندهی فضاپیما را بر عهده دارد و همینطور بیشتر خدمه هم به این زبان صحبت می‌کنند.

 

2.     الفبای سیریلیک:

 

در شکل نوشتاری، زبان روسی از الفبای سیریلیک استفاده می‌کند. اما در حقیقت این الفبا را از یونان، در قلمروی امپراتوری بلغارستان وام گرفته است. برخی از این حروف به الفبای انگلیسی شبیه‌اند؛ گرچه تلفظ متفاوتی دارند.

 

3.     زبان روسی در 47 ایالت آمریکا:

 

ایالات متحده‌ی آمریکا یک کشور چند زبانه محسوب می‌شود. پس تعجبی ندارد اگر بگوییم که زبان روسی در بخش‌های زیادی از این کشور رواج دارد. یعنی حدود 900000 نفر در ایالاتی از جمله نیویورک، کالیفرنیا، واشنگتن، ایلینوی، نیوجرسی، پنسیلوانیا و فلوریدا روسی صحبت می‌کنند.

 

4.     شمار واژگان محدود:

 

زبان انگلیسی دربرگیرنده‌ی بیش از یک میلیون کلمه است، این در حالی است که زبان روسی تنها حدود دویست هزار واژه دارد. اما با این وجود مشکلی در بیان معانی و منظور خود ندارند. چرا که بسیاری از کلمات دارای معانی متعددی هستند و همین هم باعث شده است که آن‌ها فقط حدود 2500 واژه را به کار ببرند!

 

5.     تمایز دادن رنگ آبی:

 

مردم روسیه رنگ آبی را به دو گروه تقسیم می‌کنند؛ آّبی روشن(goluboy) و آبی تیره(siniy). مطالعات انجام شده بر تعدادی شرکت‌کننده‌ی روس و انگلیسی حاکی از آن است که روس‌ها در مقایسه با انگلیسی‌ها، سریع‌تر تفاوت میان طیف‌های مختلف رنگ آبی را متوجه می‌شوند. نکته‌ی جالب‌تر آن که آن‌ها حتی قادرند؛ تفاوت بسیار جزئی میان رنگ‌های آبی را نیز تشخیص دهند.

 

6.     انگلیسی زبان‌ها تنها ده درصد از روسی را متوجه می‌شوند:

 

حتی اگر روسی و انگلیسی از یک خانواده‌ی زبانی هم باشند؛ باز هم به زیرشاخه‌ها‌ی متفاوتی تعلق دارند و همین واقعیت بیانگر این است که چرا انگلیسی زبان‌ها درصد کمی از روسی را متوجه می‌شوند.

 

7.     فعل اسنادی "بودن" فقط در زمان‌های گذشته و آینده:

 

بعضی زبان‌ها مثل فارسی و اسپانیایی، روش‌های مختلفی برای بیان فعل "بودن" دارند.در حالی که زبان روسی این قابلیت را فقط در مورد زمان گذشته و آینده داراست.

 

8.     صفت‌های یک سیلابی:

 

بسیاری از کلمات روسی فقط یک بخش یا حتی یک حرف دارند؛ با این حال همه‌ی صفات دو یا چند سیلاب دارند؛ به جز" злой" به معنای عصبانی.

 

9. نام خانوادگی، تابع جنسیت:

 

نام‌های روسی از یک نام و نام خانوادگی به انضمام یک نام مستعار تشکیل می‌شوند. اما نکته‌ی جالب توجه آن‌ جاست که در ساختار نام خانوادگی، نام پدر به علاوه‌ی یک پسوند متفاوت برای دختر و پسر قرار دارد. به این ترتیب که اگر فردی به نام ایوان، یک دختر و پسر داشته باشد؛ نام خانوادگی دخترش" ایوانوونا" و نام خانوادگی پسرش "ایوانوویچ" خواهد بود.

 

10. جای خالیِ O”":

 

در سال 1969 "ژرژ پرک"، رمانی با عنوان “disparition”نوشت. شاید بتوان گفت که عجیب‌ترین ویژگی این کتاب این بود که حرف e اصلا در آن وجود نداشت! هنگامی که این رمان توسط "والری کازلوف" در سال 2005 به روسی نیز ترجمه شد؛ هیچ حرف o در آن به چشم نمی‌خورد!

 

11. نامی عجیب برای آلمانی‌ها:

 

روس‌ها با یک عنوان عجیب از آلمانی‌ها یاد می‌کنند: "немецкий"؛ به معنی "کسی که نمی‌تواند صحبت کند." ریشه‌ی این واژه یک کلمه‌ی روسی به معنای "بی‌صدا" شناسایی شده که در بعضی موقعیت‌ها، معنی "احمق و بی‌خاصیت" هم می‌دهد. در ابتدا، این کلمه به همه‌ی خارجی‌هایی که روسی صحبت نمی‌کردند؛ اطلاق می‌شد. اما از آنجایی که سهم بیشتر این خارجی‌ها، آلمانی‌ها بودند؛ با گذشت زمان این عنوان تنها به آن‌ها اختصاص یافت و تا امروز هم همراه‌شان مانده است.

 

12.ضمایر حیاتی:

 

در زبان روسی، یک مرز باریک میان افعال و ضمایر رسمی و غیررسمی وجود دارد. با در نظر گرفتن این موضوع که رعایت کردن آداب و رسوم گفت و گو برای این فرهنگ بسیار مهم است؛ توصیه می‌شود که حتما بر این حیطه از دستور زبان مسلط باشید! ضمایر رسمی در برخوردهای اولیه و ضمایر غیر رسمی برای مکالمات دوستانه.

 

13. مراقب تاکید هایتان باشید:

 

یکی از ویژگی‌های زبان روسی که شاید هم کمی یادگیری آن را دشوار می‌کند؛ واژه‌های هم‌آوا است. به این ترتیب که دو کلمه با ظاهر یکسان، و تلفظی که تا حد زیادی مشابه است؛ با توجه به اینکه هنگام ادا شدن، بر کدام سیلاب آن‌ها تاکید می‌گذاریم؛ معنای متفاوتی دارند. مثلا، یک کلمه‌ی واحد هم‌زمان می‌تواند به این دو شکل معنی دهد: "من پرداخت می‌کنم"؛ "من گریه می‌کنم."

 

سخن پایانی:

 

در این نوشتار کوتاه به بررسی برخی از حقایق جالب و کم‌تر شنیده شده درباره‌ زبان روسی پرداختیم. آموختن هر زبانی برای ما دری است به سوی یک جهان جدید با فرهنگی منحصر به فرد. امید داریم که در این مسیر موفق باشید.

 

منبع : سایت آموزش آنلاین ماژورین

 

online tutorial...
ما را در سایت online tutorial دنبال می کنید

برچسب : زبان روسی,آموزش آنلاین روسی,آموزش زبان , ماژورین, نویسنده : majorin majorin بازدید : 201 تاريخ : يکشنبه 19 ارديبهشت 1400 ساعت: 18:58

برای همه‌ی ما پیش اومده که تو کوچه و خیابون افرادی رو دیدیم که یه گیتار تو دستشونه و مشغول نواختنش هستن و یا اصلا گیتار رو تو کیف مخصوصش قرار دادن و مشغول راه رفتن، صحبت با دوستشون و ... هستن . اما تاحالا فکر کردید که آیا تمامی این گیتارها یک‌نوعند یا به چند دسته تقسیم می‌شند؟آیا  صدا و نوع نواختن این گیتارها شبیه همه؟ اگه این سوالا براتون پیش اومده با ما تا انتهای مقاله همراه باشید.

اول از همه اینو بگم که تنوع صدا تو گیتار به قدریه که اگه بخوایم آهنگ‌های متفاوت از هم را بنوازیم کافیه گیتارمون رو کنار گذاشته و گیتار دیگری برداریم! یعنی ما با یکی از غنی‌ترین سازها از لحاظ تنوع رو به رو هستیم

مسلما برای یه نوازنده‌ی حرفه‌ای گیتار انتخاب ساز مناسب کار سختی نیست و به راحتی میتونه از بین ده‌ها ساز گیتار با صدای مختلف بهترینش رو برای اون قطعه و یا اجرا، انتخاب کنه اما برای یه نوازنده‌ای که اول راهه انتخاب ساز مناسب یکی از چالش‌برانگیزترین انتخاباست.

 

3 نوع گیتار الکتریک کدامند؟

سه نوع اصلی گیتارهای الکتریک بدنه تو پر، بدنه توخالی و نیمه توخالی هستند:

 

1 بدنه تو پر

این گیتارها بدنه‌هایی دارند که از یک قطعه چوب سخت یا (معمولاً) چند قطعه چوب به هم چسبانده تشکیل می‌شوند.

2 بدنه تو خالی

گیتارهای توخالی با استفاده از روش‌هایی مشابه روش ساخت گیتارهای صوتی ساخته می‌شوند. همانطور که از نامش پیداست، داخل آنها خالی است.

3 بدنه نیمه توخالی

اینها دارای یک بلوک مرکزی سخت همراه با دو طرف توخالی هستند. این مدل گیتار دارای بسیاری از مشخصات تونال گیتارهای توخالی هستند، اما به همین راحتی باز نمی‌شوند.

 

گیتارهای بدنه تو پر

گیتارهای الکتریک بدنه تو پر امروزی رایج ترین سبک موجود در بازار هستند.Fender اولین فروشنده عمده این نوع از گیتارها بود که بعداً به Telecaster تبدیل شد. این مدل در مقایسه با سایر سازهای الکتریکی که قبل از آن در بازار موجود بودند بسیار ساده بود اما طراحی اصلی آن هنوز در سازهای تو پر امروزی دیده می‌شود.

گیتارهای بدنه تو پر از قطعه چوب مسطحی ساخته می‌شوند که به آن تخته گفته می‌شود و برش دقیق آن به شکل دلخواه گیتار است. در سازهای گرانتر، این تخته یک تکه یکدست چوب است، اما بدنه بسیاری از انواع دیگر گیتار از دو یا چند قطعه از همان گونه‌های چوبی که بهم چسبانده شده اند ساخته می شود.

 تولید کننده ساز معمولا یک‌سری انتخاب‌های خاصی را در نظر می‌گیرد که طراحی کلی ساز را تعیین می‌کند، در حالی که روشهای مختلف بی شماری برای ساخت یک گیتار بدنه تو پر وجود دارد.

مطمئناً بدنه‌های عجیب گیتارهایی مانند Gibson Flying V، Ibanez Destroyer، Dean ML و Jackson Rhoads را دیده اید که ممکن است کمی فضایی به نظر برسند اما حتی این گیتارهای عجیب و غریب هم طبق همان اصول اولیه‌ی طراحی هر گیتار بدنه توپری ساخته شده‌اند. 

 

گیتار الکتریک بدنه توخالی

در دهه 1930، گیتاریست‌های موسیقی جاز و گروه‌های بزرگ به استفاده از گیتار الکترونیک روی آوردند تا بتوانند با حجم صدایی که دیگر سازهای روی صحنه تولید می‌کردند به رقابت بپردازند.

 سازهای الکتریک اولیه گیتارهای توخالی و بزرگی بودند که از یک صفحه قوس دار تشکیل می‌شدند و  به قدرت صدای خواننده نیز کمک می‌کرند. آنها دارای سوراخ‌های f برای تسهیل تقویت صدا و سوکت‌های ابتدایی بودند که اجازه می‌داد گیتار به یک سیستم تقویت خارجی متصل شود.

گیتارهای الکتریک از آن زمان تاکنون مسیری طولانی را طی کرده اند و امروزه دارای طراحی‌های مختلفی هستند؛ اما هنوز هم می‌توانید جعبه‌های بزرگ جاز بدنه توخالی را پیدا کنید که صدایی همانند همان گیتارهای قدیمی‌دارند. چنین گیتارهایی بیشترین استفاده را برای نوازندگان جازی دارند که به دنبال صدایی گرم و چوبی هستند. البته، این فناوری در طی هشتاد سال گذشته بسیار پیشرفت کرده است، اما این سازها هنوز هم همان حس و حال قدیمی‌خود را حفظ کرده‌اند. از این سازها به عنوان نیمه آکوستیک  نیز یاد می‌شود.اما این گیتارها یک مشکل اساسی دارند؛ با افزایش صدا، گیتارهای توخالی به انعکاس حساس می‌شوند. به همین خاطر بود که گیتارهای بدنه نیمه توخالی برای رفع این مشکل طراحی شدند و تا حدی به حل آن کمک کردند.

 

گیتارهای بدنه نیمه توخالی

طرح‌های نیمه توخالی مشابه گیتارهای بدنه توخالی هستند اما به طور معمول بدنه‌های نازک تری دارند که در داخل آن یک بلوک چوبی مرکزی قرارمی‌گیرد و کمک می‌کند تا بازخورد گیتار را کنترل کنید در حالی که برخی از مشخصات تونال مشابه یک بدنه توخالی را به ساز می‌دهند. این نوع گیتار تقریباً در هر ژانر موسیقی، به استثنای متال سنگین، با موفقیت استفاده شده است.

گیبسون ES-335 نمونه ای از یک طرح نیمه توخالی است که برای اولین بار در سال 1958 ظاهر شد و تا به امروز محبوبیت دارد. بسیاری از سازندگان از الگوهای اولیه این ساز پیروی می‌کنند، اما نسخه‌های دیگری از گیتارهای بدنه نیمه تو خالی نیز وجود دارد.

به عنوان مثال، Fender Thinline Telecaster یک گیتار نیمه توخالی است که خیلی بزرگتر از یک Telecaster استاندارد نیست، اما از یک ساختار نیمه توخالی با حفره‌های f برخوردار است. برای بسیاری از نوازندگان این گیتار ترکیبی از بهترین خصوصیات این دو نوع مختلف از گیتارهای الکتریک است.

 

منبع : سایت آموزش آنلاین ماژورین

 



 
online tutorial...
ما را در سایت online tutorial دنبال می کنید

برچسب : آموزش آنلاین,آموزش آموزش آنلاین موسیقی,آموزش آنلاین ساز گیتار,گیتار الکترونیک, نویسنده : majorin majorin بازدید : 190 تاريخ : دوشنبه 13 ارديبهشت 1400 ساعت: 16:58